حج ابراهیمی و مبانی آن از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده : محمّد سبحانی نیا
حج ابراهیمی و غیر ابراهیمی:
مراد از حج ابراهیمی همان حجی است که خداوند متعال آن را بر بندگانش واجب کرد و اعلام آن را از ابراهیم خلیل الرحمان خواست; « وَ أَذِّنْ فی النّاسِ بِالْحَجِّ » و رسول گرامی اسلام (ص) در زمان خود آن را احیا نمود. بنابراین، حج ابراهیمی همان حجّ حقیقی و واقعی است که با انگیزه ای خاص و جهت تحقّق فلسفه مهمّ آن، که اظهار عبودیت الهی و نفی شرک و الحاد و رسیدن به قلّه کمال و سعادت است، انجام می گیرد.
حج ابراهیمی تنها به انجام مناسک و اعمال ظاهری نمی اندیشد، بلکه افزون بر آن، به عمق و باطن اعمال نیز نظر می اندازد و در همه حالات، آنها را مدّ نظر دارد. امام راحل (ره) می فرماید: گردش به دور خانه خدا نشان دهنده اینست که به غیر از خدا گرد دیگری نگردید و رجم عقبات، رجمِ شیاطین انس و جنّ است. شما با رجم، با خدای خود عهد کنید تا شیاطین انس و ابرقدرت ها را از کشورهای اسلامی عزیز برانید.
و در جای دیگر می فرماید: در سعی بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعی در یافتن محبوب کنید که با یافتن او، همه بافت های دنیاوی گسسته شود و همه شک ها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهای حیوانی زایل شود... پس به منا روید و آرزوهای حقانی را در آنجا دریابید که آن قربانی نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است.
امام (ره) در تبیین حج غیر ابراهیمی (حج جاهلی) و یا حج آمریکایی می فرماید: چیزی که تا به حال از ناحیه آگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیره خواران، به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است اینست که حج یک عبادت دستجمعی و یک سفر زیارتی ـ سیاحتی است.
به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه داری و کمونیسم ایستاد. به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند. به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود. به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوّم جهان، خودنمایی کنند.
به حج چه که مسلمانان را علیه حکومت های وابسته بشوراند، بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس ! امام (ره) بلافاصله به حج ابراهیمی اشاره می کند و می فرماید: حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحبخانه است و حج تنها حرکات و اعمال و لفظ ها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک انسان به خدا نمی رسد.
حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلامی را در تمام زوایای زندگی باید جستجو نمود. حج پیام آور ایجاد و بنای جامعه ای به دور از رذایل مادی و معنوی است. حج تجلّی و تکرار همه صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست. حج ابراهیمی تنها یک مناسک خشک و بی روح نیست بلکه سیر و سلوک معنوی و عرفانی و طی منازل روحانی و در برگیرنده ابعاد مختلف عبادی، سیاسی و اجتماعی است.
امام راحل (ره) احیا کننده حج ابراهیمی بر این موضوع تأکید ورزیدند و در پیام ها و سخنرانی ها، فراگیر بودن این عبادت بزرگ را گوشزد نمودند و چه بسا با توجه به ابعاد گسترده حج است که بر این فریضه عظیم تأکید فراوان شد و قرآن مجید آن را حق مستقیم خداوند بر بندگان خواند، آنجا که فرمود: « وَ للهِِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلا...» حج خانه خدا، حق خدا بر مردم است، کسانی که استطاعت آن را دارند.
از اینروست که رهبر و دولت اسلامی موظف است در صورتی که حج تعطیل شود، مردم را به انجام آن مجبور کند و اگر توان مالی نداشتند از بیت المال امکان تشرّف را برایشان فراهم آورد تا خانه خدا خالی از زائر نباشد. امام صادق (ع) می فرماید: « لو عطّل الناس الحجّ لَوَجَبَ عَلَی الإمام أنْ یجبرهم علی الحَجِّ اِن شاؤوا و اِنْ أبوا فانّ هذا البیت وضع للحجّ ». اگر مردم حج را تعطیل کنند، بر امام واجب است آنان را به حج وا دارد چه بخواهند و چه نخواهند; زیرا این خانه برای حج نهاده شده است.
امام راحل (ره) با استفاده از کتاب و سنت، ابعاد مختلف حجّ را به مسلمانان معرفی کرد و به قول یکی از بزرگان، حج را در عصر حاضر اقامه نمود. در یکی از سخنرانیهایش می فرماید: بیت الله الحرام و کعبه معظم، زائرین عزیزی را در آغوش می کشد که حج را از انزوای سیاسی و انحراف اساسی به سوی حج ابراهیمی و محمدی سوق داده و حیات آن را تجدید می نمایند و بت های شرق و غرب را در هم می شکنند و معنای قیام ناس و حقیقت برائت از مشرکان را عرضه می دارند.
امام راحل (ره) حجی را که مشتمل بر ابعاد مذکور نباشد حج واقعی نمی داند و می فرماید: حج بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید حج نیست. برای تبیین اندیشه امام (ره) بحث را در سه بخش مستقل پی می گیریم:
الف. بعد معنوی حج ابراهیمی:
یکی از اساسی ترین ابعاد حج ابراهیمی، بعد معنوی و عرفانی آنست. حج میعاد عاشقان کوی الهی و شیفتگان وصل دوست و ورود به محضر خداست; امام رضا (ع) اوّلین خصوصیت حج را همین امر ذکر می کند و می گوید: « عِلَّةُ الحجِّ الوِفادَةِ اِلَی اللهِ ». آنچه موجب وجوب حج گشته سفر معنوی به سوی خداوند عزّ وجلّ است.
امام بزرگوار در این باره می گوید: توجه داشته باشید که سفر حج سفر کسب نیست، سفر تحصیل دنیا نیست، سفر الی الله است شما دارید به طرف خانه خدا می روید تمام اموری که دارید انجام می دهید به طور الوهیت باید انجام بدهید سفرتان از اینجا که شروع می شود وفد الی الله است.
سفر به سوی خدای تبارک و تعالی است. این کلام بر گرفته از سخن معصوم است; علی (ع) می گوید: « الحاجّ وَ الْمُعْتَمِر وَفْدُ الله وَ حَقّ عَلَی الله تعالی أن یُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ یُحبّوه بِالْمَغْفِرَة ». کسانی که حج یا عمره بجا می آورند واردین بر خدا هستند و حق است بر خداوند متعال که واردین خود را اکرام کند و با مغفرت و آمرزش آنها اظهار محبت نماید. بعد معنوی حج آن وقت معلوم می شود که با عبادات دیگر مقایسه شود.
حج با مناسک خاص خود، ریاضت های خاصی را داراست که در تزکیه نفس و ارتقای درجات معنوی مؤثر است; ترک وطن، گذشتن از مال، تجدید پیمان حضور در مشاعر و دور شدن از آمال و آرزوها و ترک منیت و خودخواهی و خودکامگی و غیره، از جمله آن ریاضتهاست.
حضرت امام (ره) جهات معنوی حج را متذکر شده، می گوید: حجاج محترم مواظب باشند که رضای غیر خداوند را در اعمال خود شرکت ندهند و جهات معنوی حج بسیار است و مهم آنست که حاج بداند که کجا می رود و دعوت کی را اجابت می کند و میهمان کیست و آداب این میهمانی چیست و بداند هر خودخواهی و خودبینی با خداخواهی مخالف است و با هجرت الی الله مباین و موجب نقص معنویت حج است.
حج کلاس تهذیب نفس و میدان نبرد با شیاطین درون و برون است. هر یک از مناسک و مشاعر گامی در جهت غنای روحی، سعه صدر و کسب فضایل اخلاقی است و در حقیقت حج فرار انسان از ظلمت به سوی نور است. امام باقر (ع) در تفسیر آیه مبارکه: « فَفِرّوا اِلَی الله » می گوید: « من الظلمة اِلَی الحج »; به سوی خدا بگریزید; یعنی از ظلمت به حج رو آورید.
قرآن مجید فلسفه قربانی را که یکی از مناسک حج است رسیدن به تقوا می داند و می گوید: « لَنْ یَنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَ لاَدِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنْکُمْ ». گوشت ها و خون های این قربانیان هرگز به خدا نمی رسد بلکه آنچه به خدا می رسد تقوا و پرهیزکاری است.
در روایات اسلامی بار معنوی حج آنچنان است که بدون آن حج معنایی ندارد و اطلاق حاج بر کسی که به این بعد انسان ساز توجه نداشته باشد، نادرست است. در مراسم حج شخصی خدمت امام سجاد (ع) عرض کرد: « ما أکثر الحجیج ». حجگزاران چه بسیارند !
حضرت در پاسخ او گفت: « ما أکثر الضّجیج و أقلّ الحَجیج »; چقدر ناله ها زیاد است و حاجی کم. سفر حج فرصت مناسبی برای خودسازی و پرورش فضایل اخلاقی است. امام راحل (ره) احیاگر حج ابراهیمی در عصر حاضر، برای دست یابی به مقاصد معنوی حج، عمل کردن به مناسک به طور صحیح را مورد تأکید قرار داده، می گوید:
مراتب معنوی حج که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می نماید، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود. همچنین حصول ابعاد دیگر حج; اعم از سیاسی و اجتماعی را متوقف بر تحقّق بعد معنوی حج می داند و می گوید:
بعد سیاسی و اجتماعی آن حاصل نمی گردد مگر آنکه بعد معنوی و الهی آن جامه عمل پوشد و لبیک های شما جواب دعوت حق تعالی باشد و خود را محرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید و لبیک گویان برای حق نفی شریک به همه مراتب کنید و از خود که منشأ بزرگ شرک است به سوی او جل و علا هجرت نمایید... و اگر جهات معنوی به فراموشی سپرده شود گمان نکنید که بتوان از چنگال شیطان نفس رهـایی یابیـد و تا در بند خویشتن خویش و هواهای نفسانی خود باشید نمی توانید جهاد فی سبیل الله و دفاع از حریم اللهنمایید.
ب. بعد اجتماعی حج ابراهیمی:
یکی از مهمترین ابعاد حج که وجه ممیز حج ابراهیمی با حج غیر ابراهیمی است بعد اجتماعی، حج است. از آنجا که اسلام دینی اجتماعی است احکامی که در این دین وضع شده خالی از بعد اجتماعی نیست، حتی اگر بصورت فردی اقامه گردد و نمونه بارز آن حج است. قرآن مجید در این باره می گوید: « وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالا وَ عَلَی کُلِّ ضَامِر یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجّ عَمِیق. لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فِی أَیَّام مَعْلُومَات...».
مردم را برای حج دعوت کن تا پیاده و سواره بر مرکب های لاغر از هر راه دور بیایند تا شاهد منافع گوناگون خویش باشند و نام خدا را در ایام معینی ببرند. آیه فوق به صراحت بیان می کند که حج مشتمل بر منافع دنیوی و اخروی است، چون هیچ گونه محدودیتی در واژه منافع نیست.
تمام منافع و برکات معنوی و مادی و فواید فردی و اجتماعی را شامل می شود و در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که آن حضرت گفت: منافع دنیا و منافع آخرت، هر دو را در بر می گیرد. در آیه دیگر قرآن مجید می فرماید: « جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیتَ الْحَرام قِیاماً لِلنّاس »; خداوند کعبه، بیت الحرام را وسیله ای برای سامان بخشیدن بکار مردم قرار داده است.
با توجه به وسعت معنای « قیاماً للناس »، مسلمانان می توانند در پناه این خانه و دستور سازنده حج کارهای خود را سامان بخشند. در روایتی از امام رضا (ع)، منافع سرشار حج و ابعاد عبادی ـ اجتماعی آن ذکر شده است. آن حضرت پس از ذکر منافع معنوی، به منافع مادی می پردازد و می گوید: « تجدید الحقوق و خطر الأنْفُس عَنِ الْفساد وَ مَنْفعة من فی الْمشرق و المغرب وَ مَنْ فی البَرّ و الْبَحْر و ممّن یحجّ و ممّن لایحجّ من تاجر و جالب و بایع و مشتر و کاتب و مسکین و قضاء حوائج أهل الأطراف المواضع الممکن لهم الاجتماع فیها کذلک لیشهدوا منافع لهم ».
در این سفر زائر بیت موفق به تجدید حقوق و وادار کردن نفس به تقوا و حفظ نفس از فساد می گردد. این سفر منبع خیر و برکت برای اهل شرق و غرب و اهل آب و خشکی است و نیز برای کسی که حج می گزارد و آنکه در این مسیر نسیت از تاجر فراهم کننده جنس و فروشنده و خریدار و نویسنده و از کار افتاده و خلاصه برنامه حج، برآورنده حوائج مردم اطراف آن سرزمین و مواضعی است که اجتماع برای اهل آن ممکن است تا شاهد بهره های آن برای خود باشند. به طور کلی می توان ابعاد اجتماعی حج ابراهیمی را در چند محور مورد بررسی قرار داد:
1. شناخت ملل مختلف و ارزیابی امکانات:
موسم حج مناسبترین و بهترین فرصت برای آشنایی و ارتباطات مسلمانان با یکدیگر است. امام صادق (ع) در پاسخ به پرسش علّت تشریع حج می گوید: « اِنَّ اللهَ خَلَقَ الْخَلْقَ... وَ أَمَرَهُمْ بِما یَکُونُ مَنْ أمرِ الطّاعةِ فی الدّینِ وَ مَصْلَحَتِهِم مِنْ أَمْرِ دُنْیاهُم فَجَعَلَ فِیه الإجْتماع مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ وَ لِیَتَعارَفُو ». خداوند مردم را آفرید... و آنچه از دستورهای دینی و مصلحت های دنیوی آنان بود مقرر داشت.
پس حج را تشریع کرد تا مردم از شرق و غرب گرد هم آیند و با یکدیگر آشنا شوند. حج مرکز اجتماع سالانه جهانی مسلمانان است که در آن مراسم معارفه عمومی انجام می گیرد. امام راحل (ره) در این باره می گوید: حج بهترین میعادگاه معارفه ملّت های اسلامی است که مسلمانان با برادران و خواهران دینی و اسلامی خود از سراسر جهان آشنا می شوند.
البته این آشنایی و معارفه زمینه بررسی مشکلات امت اسلامی را فراهم می کند. امام همچنین می فرماید: حج برای اینست که مشکلات یک سال مسلمین را بررسی کنند و درصدد رفع مشکلات بر آیند. بر این اساس در طول تاریخ حتی در دوران های خفقان باری که خلفا و سلاطین جور اجازه نشر احکام اسلامی را به مسلمانان نمی دادند، آنها با استفاده از این فرصت، مشکلات خود را حل می کردند و با تماس گرفتن با ائمه معصوم (ع) و علمای بزرگ دین، معضلات فکری و فرهنگی خود را بر طرف می ساختند.
2. تحکیم وحدت بین مسلمانان:
در میان احکام اجتماعی اسلام، شاید کمتر مسأله ای را بتوان یافت که به اندازه وحدت از آن سخن رفته باشد. ده ها آیه قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم درباره وجوب وحدت و پرهیز از اختلاف دیده می شود. در اینجا فقط به دو مورد اشاره می کنیم: قرآن مجید وحدت و تألیف بین قلوب را از نعمت های الهی می داند و می فرماید: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاَتَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَ کُنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَة مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا ».
همگی به ریسمان خدا در آویزید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید که دشمنان یکدیگر بودید و او در میان دل های شما الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و بر لبه پرتگاه آتش بودید و او شما را از آن برهاند. و از سوی دیگر قرآن مجید برای تفرقه و اختلاف عذاب شدیدی را در نظر گرفته است و می فرماید: « وَ لاَتَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْبَیِّنَاتُ وَ أُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ».
مانند آنان نباشید که پس از آنکه روشنگری ها برایشان آمد پراکنده شدند و با یکدیگر اختلاف ورزیدند و اینان عذابی سهمگین دارند. قرآن کریم وحدت را عامل اقتدار و شوکت امت اسلامی و تفرقه را عامل ضعف و ناتوانی دانسته می فرماید: « وَ اَطِیعُوا اللهَ وَ رَسُولَه وَ لاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ ». از خدا و پیامبرش پیروی کنید و با یکدیگر نزاع مکنید که ناتوان می شوید و شوکت شما می رود.
یکی از سیاست های قدرت طلبان در طول تاریخ ایجاد تفرقه میان مردم بوده است تا از طریق گل آلود کردن آب ماهی بگیرند. شعار تفرقه بینداز و حکومت کن حکایت از آن ترفند شیطانی دارد. برای مقابله با این سیاسیت استعماری، اسلام وحدت اسلامی را نه به عنوان تاکتیک و فریضه ای موقّت، بلکه به عنوان استراتژی و اصل و فریضه ثابت مطرح نموده است.
بر این اساس قرآن مجید می فرماید: « اِنَّمَا الْمُؤمِنُونَ اِخْوَة »; البته که مؤمان با یکدیگر برادرند. برادری مسلمانان اقتضا می کند که با یکدیگر وحدت داشته باشند. در روایات بسیاری از معصومین (ع)، موضوع وحدت امّت اسلامی مطرح شده است. علی (ع) می فرماید: « اَلْزِمُوا السّواد الأَعْظم فاِنّ ید الله علی الجماعة ایاکم و الفرقة فان الشاذّ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم لذئب ».
با اکثریت باشید که دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهیزید که جدا مانده از مردم بهره شیطان است همانگونه که گوسفند دور افتاده از گله نصیب گرگ بیابان است. حال که به اهمیت این موضوع پی بردیم این پرسش مطرح می شود که چه موسمی بهتر از موسم حج و چه مکانی برتر از مکه برای تحقق این امر خطیر وجود دارد ؟
امام راحل (ره) منادی حج ابراهیمی در این باره می گوید: این وحدت که اسلام شریف و قرآن کریم بر آن پافشاری کرده اند با دعوت و تبلیغ دامنه دار باید بوجود آید و مرکز این دعوت و تبلیغ مکه معظمه در زمان اجتماع مسلمین برای فریضه حج است که ابراهیم خلیل الله ومحمد حبیب الله شروع و در آخر الزمان حضرت بقیة الله (عج) تعقیب می کند.
به ابراهیم خلیل الله خطاب می شود که مردم را به حج بخوان تا برای شهود منافع خود، از همه اقطار بیایند. این منافع جامعه است; منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. امام (ره) تحکیم وحدت بین مسلمانان را یکی از وظایف الهی در موسم حج می داند و می فرماید: باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم می شود، شما ملّت های مسلمان را مکلف می سازد که در راه اهداف مقدسه اسلام مقاصد عالیه شریعت مطهّره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی کوشش کنید.
امام (ره) در سایه وحدت امّت اسلامی، در پی ایجاد جبهه مستضعفین در اجتماع پر شکوه حج بودند و می فرمودند: از جمله وظایف در این اجتماع عظیم، دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است که خطبا و گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتی اقدام نمایند و کوشش کنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفین که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار « لا اِلهَ اِلاّ الله » از تحت اسارت قدرت های شیطانی و اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه پیدا کنند.
3. اهتمام به امور مسلمانان:
یکی از فرایض خطیر و اساسی که نشانه مسلمانی است، اهتمام به امورِ مسلمانان است. از رسول خدا (ص) روایت شده است که: « مَنْ أصْبَحَ لایَهْتَمّ بأموُر الْمسلِمِین فَلَیْسَ بِمُسْلِم »; هر کسی صبح کند و به امور مسلمانان همّت نگمارد، مسلمان نیست. معنای حدیث آنست که اگر مسلمانی در میان مسلمانان زندگی بگذراند و در خدمت آنان نباشد، خودی حساب نمی شود و بیگانه است.
بر این اساس است که سعدی می گوید: حکما گفته اند برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش است. البته اهتمام به امور مسلمانان، به عنوان کلّی است که یک سلسله فرایض دیگر، مانند اصلاح میان مردم، بر آورده ساختن نیاز مردم و سود رساندن به آنان از مصادیق آن محسوب می شود. بدیهی است که تحقق این مقصود در سطح وسیع، در مراسم حج میسور است.
امام خمینی (ره) دراین باره می فرماید: اکنون که موسم حج بیت الله الحرام است و مسلمین از اطراف جهان به زیارت خانه خدا آمده اند، لازم است در خلال اعمال شریفه حج به یکی از بزرگترین فلسفه این اجتماع عظیم توجه داشته و بوضع اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی رسیدگی کرد، و از گرفتاری های برادران ایمانی خود مطلع گشته و در رفع آن در حدّ وظیفه اسلامی و وجدانی کوشش کنند.
اهتمام به امر مسلمین از فرایض مهم اسلام است. حضرت امام (ره) چاره جویی در مورد مشکلات امت اسلام، به ویژه مسأله مهم فلسطین را وظیفه خطیر حجاج می داند و می فرماید: امروز قبله اول مسلمین بدست اسراییل این غدّه سرطانی خاورمیانه، افتاده است. امروز برادران فلسطینی و لبنانی عزیز ما را با تمام قدرت می کوبد و به خاک و خون می کشد.
امروز اسراییل با تمام وسایل شیطانی تفرقه افکنی می کند. بر هر مسلمانی لازم است که خود را علیه اسراییل مجهز کند. امروز کشورهای آفریقایی مسلمان ما زیر یوغ آمریکا و سایر اجانب و سرسپردگان آنان دست و پا می زنند. امروز آفریقای مسلمان صدای فریاد مظلومانه خود را هر چه بیشتر بلند می کند. فلسفه حج باید جوابگوی این فریادهای مظلومانه باشد. در جای دیگر می فرماید: برای آزادی سرزمین اسلامی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چاره اندیشی کنید.
4. رایزنی و شور و مشورت و مبادله فرهنگی:
در اسلام شور و مشورت از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در قرآن ضمن اینکه یک سوره شوری نامیده شده، در سه آیه به شورا پرداخته شده است. خداوند متعال به پیامبرش دستور می دهد که در امور اجتماعی با مردم مشورت کند و می فرماید: « وَ شاوِرْهُمْ فِی الأَمْر »; و در کار با آنان مشورت کن. و در آیه دیگر یکی از اوصاف مؤمنان را مشورت کردن می داند و می فرماید: « وَ امْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُم »; مؤمنان کارشان با مشورت با یکدیگر است.
علاوه بر آیات، روایاتِ بسیاری از ائمه اطهار (ع) درباره مشورت وارد شده است که برای پرهیز از اطاله کلام، از ذکر همه آنها خودداری می کنیم و فقط به روایتی از رسول گرامی اسلام (ص) بسنده می کنیم که فرموده است: « اذا کان امراؤکم خیارکم و اغنیاؤکم سمحاءکم و أمرکم شوری بینکم فظهر الأرض خیر لکم من بطنها و اذا کان امراؤکم شرارکم و اغنیاؤکم بخلاءکم و لم یکن امرکم شوری بینکم فبطن الارض خیر لکم من ظهره ».
هنگامی که زمامداران شما نیکانتان و توانگران شما سخاوتمندانتان باشند و کارهایتان به مشورت انجام شود پس روی زمین از زیر زمین برای شما بهتر است اما هنگامی که زمامداران شما بدان و توانگران شما افراد بخیل باشند و کارهایتان به مشورت انجام نشود پس زیر زمین از روی زمین برای شما بهتر است.
وقتی علی (ع) خود را از مشورت بی نیاز نمی داند آنجا که می فرماید: « فلاتکفّوا عَنْ مَقالة بحقّ أو مشورة بعدل ». از گفتن حق یا مشورت به عدل خودداری نکنید. تکلیف آحاد جامعه اسلامی روشن می شود. بر این اساس، هر حکومتی برای پیشبرد مقاصد خود در کنار قوای دیگر، قوه مقننه، که وظیفه قانونگذاری بر اساس مشورت دارد، در نظر می گیرد و علاوه بر آن در هیأت وزیران بسیاری از لوایح و قوانین مورد بررسی قرار می گیرد.
در سطح ملل اسلامی و به تعبیر امت واحده اسلامی رایزنی و مشورت و تبادل نظر باید به شکل مدرن و پویا انجام گیرد و زمانی مناسبتر از موسم حج و محلی نیکوتر از محل اجتماع بزرگ حج جهت تحقق این امر دیده نمی شود. اقوام و ملل مختلف می توانند از این فرصت استثنایی استفاده نمایند و آخرین تجارب سودمند خود را در اختیار مسلمانان قرار دهند و نقاط ضعف و قدرت را با نظر کارشناسی مطرح نمایند.
در این صورت نشست سالانه و همایش بین المللی تبادل افکار شکل واقعی خود را پیدا می کند. حج می تواند مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگی شود و اندیشمندان جهان اسلام در ایامی که در مکه و مدینه هستند، گرد هم آیند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند.
امام صادق (ع) یکی از فواید حج را همین رایزنی و تبادل فرهنگی می داند آنجا که می فرماید: « فجعل فیه الاجتماع مِنَ الشرق و الغرب و لیتعارفوا و... لتعرف آثار رسول الله (ص) و تعرف اخباره و یذکر وَ لاینسی ». اجتماع مردم شرق و غرب را در آیین حج مقرر داشت تا آثارپیامبر (ص) و اخبار او شناخته شود و مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نکنند.
و سپس در آخر می فرماید: اگر هر قوم و ملّتی تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند و تنها به مسائلی که در آنست بیندیشند، همگی نابود می گردند و کشورهایشان ویران می شود. منافع آنها ساقط می گردد و اخبار واقعی در پشت پرده قرار می گیرد.
امام راحل (ره) در این باره می فرماید: حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشکلات مسلمین تبادل آراء نموده و در حل مشکلات و راه رسیدن به آرمان مقدس اسلام تصمیمات لازم را اتخاذ نمایید و راه های اتحاد بین همه طوایف و مذاهب اسلامی را بررسی کنید.
در جای دیگر می فرماید: در این اجتماع مقدس، حج اولا ـ در مسائل سیاسی اسلام و ثانیاً ـ در مسائل خصوصی کشورهای اسلامی تبادل نظر کرده، ببینند که در داخل کشورها با دست استعمال و عمال آن بر برادران مسلمان آنان چه می گذرد.
5. اجرای فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر:
یکی از ابعاد اجتماعی حج، انجام مسؤولیت همگانی و نظارت عمومی و ملّیِ امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر اختصاص به مسائل فردی و فرعی و جزئی ندارد و از تکیه و تأکیداتی که اسلام بر این فریضه دارد و توبیخ شدیدی که تارکان آن را کرده، معلوم می شود که نظر اسلام تنها به اصلاح فرد و تغییر در روش و گفتار افراد نیست بلکه افزون بر آن، اصلاح اجتماع در سرلوحه برنامه های اسلام قرار دارد.
قرآن مجید امتی را می ستاید که به این وظیفه خطیر عمل می کنند آنجا که می فرماید: « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِالله » شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده اند; زیرا امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید.
معیار بهترین امت بودنِ مسلمانان اینست که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و به خدا ایمان دارند. در اهمیت این موضوع همین بس که علی (ع) آنرا برتر از همه اعمال نیک دانسته و می فرماید: « اعمال البرّ کلّها و الجهاد فی سبیل الله عند الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثة فی بحر لجّیّ ». همه کارهای نیک و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر جز دمیدنی در دریای پهناور نیست.
و امام باقر (ع) آن را فریضه زیر بنا و پایه دیگر اعمال می داند و می فرماید: « ان الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الأنبیاء و منهاج الصلحاء و فریضة عظیمة بها تقام الفرائض ». امر به معروف و نهی از منکر راه و روش پیامبران و صالحان است. فریضه ای بزرگ است که در پرتو آن دیگر فرایض برپا می شود.
و رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: « اِذا اُمّتی تَواکَلَتْ الأمْر بِالْمَعْرُوف وَ النّهی عَنِ الْمُنْکَر فلیأذنوا بوقاع مِنَ الله ». هرگاه امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، اعلام جنگ با خدا نموده اند. حج ابراهیمی حجی است که زمینه تحقق این فریضه الهی را فراهم نماید و به راستی کدام اجتماع از این اجتماع پر شکوه حج بالاتر و کدام فرصت و شرایط سزاوارتر که بتوان این فریضه مهم را در سطح وسیع به مرحله اجرا در آورد ؟!
امام بزرگوار (ره) در پیام های خود به این نکته اشاره کرده اند: به دانشمندانی که در این اجتماع شرکت می کنند از هر کشوری که هستند لازم است برای بیداری ملت ها بیانیه های مستدلی با تبادل نظر صادر کرده و در محیط وحی بین جامعه مسلمین توزیع نمایند و نیز در کشورهای خود پس از مراجعت نشر دهند و در آن بیانیه ها از سران کشورهای اسلامی بخواهند که اهداف اسلام را نصب العین خود قرار داد، اختلافات کنار گذاشته برای خلاصی از چنگال استعمار چاره بیندیشند.
در جای دیگر می فرماید: در این فرصت مغتنم، روحانیون معظم و مسؤولین تبلیغات حج برای انتقال تجارب انقلاب و ارائه خط مشی های سیاسی در پرتو احکام قرآن و نقش عظیم روحانیت اسلام در رهبری مردم و جامعه نقش کارسازی باید ایفا بنمایند.
ج. بعد سیاسی حج ابراهیمی:
یکی از ابعاد مهم حج ابراهیمی، بعد سیاسی آنست و شاید مهمترین نقطه تمایز بین حج ابراهیمی و حج غیر ابراهیمی همین بعد سیاسی حج باشد که متأسفانه مورد غفلت بسیاری از مسلمانان قرار گرفته است. امام راحل (ره) به منظور احیای حج ابراهیمیهمواره در پیام ها و سخنرانی ها از این موضوع سخن گفته اند و در موارد مختلف بر اجرای آن تأکید ورزیده اند.
و نیز غفلت از این امر خطیر را ناشی از توطئه تبلیغاتی استکبار جهانی می داند و می فرماید: از همه ابعاد آن (حج)، مهجورتر و مورد غفلت تر، بُعد سیاسی این مناسک عظیم است که دست خیانتکاران برای مهجوریت آن بیشتر در کار بوده و هست و خواهد بود.
در جای دیگر می فرماید: مع الأسف دامنه تبلیغات گمراه کننده بقدری بوده و هست که دخالت در هر امر اجتماعی و سیاسی را در جامعه مسلمین برخلاف وظایف روحانیون و علمای دین می دانند و دخالت در سیاست را گناهی نابخشودنی می خوانند.
با توجه به این تبلیغات گسترده و ذهنیت تفکیک حج از سیاست، امام رابطه حج و سیاست را به وضوح مطرح ساخت و فرمود: حج از آن روزی که تولد پیدا کرده است، اهمیت بُعد سیاسی اش کمتر از بعد عبادی اش نیست. بعد سیاسی علاوه بر سیاستش خودش عبادت است.
اصرار امام (ره) تا جایی است که حج بدون سیاست را حج نمی داند و می فرماید: حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود... ولی چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج بسان قرآن مهجور گردیده است و به همان اندازه ای که آن کتاب زندگی و کمال و جمال در حجاب های خود ساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروارها خاک کج فکری های ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت هر زندگی و فلسفه زندگی ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است.
حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است. سرنوشتی که میلیون ها مسلمان هر سال به مکه می روند و پا جای پای پیامبر وابراهیم و اسماعیل و هاجر می گذارند ولی هیچ کس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد (ص) که بودند و چه کردند. هدفشان چه بود. از ما چه خواسته اند ؟ گویی به تنها چیزی که فکر نمی شود به همین است مسلم حج بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید حج نیست.
امام اقامه حج ابراهیمی و محمدی (ص) را در گرو برائت که یک نوع حرکت سیاسی است می داند و می فرماید: در این مقطع زمانی تکلیف الهی حجاج است که اگر مطلبی از گویندگان شنیدند که بوی ایجاد اختلاف بین صفوف مسلمانان را می دهد انکار کنند و برائت از کفار و سردمداران آنان را از وظایف خود در مواقف کریمه بدانند تا حج آنها حج ابراهیمی ابو الأنبیاء (ع) باشد و حج محمدی (ص) و الا « ما اکثر الضجیج و اقلّ الحجیج » درباره آنها صادق است.
بعضی ممکن است تصور کنند بُعد سیاسی حج از ابتکارات رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) است و پیشینه تاریخی ندارد. امام (ره) این پندار نادرست را که از جهل و غفلت و عدم آشنایی با قرآن و حدیث سرچشمه می گیرد، ناصحیح می داند و می فرماید: سیاست حج، سیاستی نیست که ما درست کرده باشیم حج سیاست اسلامی است ما از اول بنایمان بر این بوده است به حج آن طوری که بوده است عمل کنیم، همان طور که پیغمبر اکرم بت ها را در کعبه شکست ما هم بت ها را بشکنیم و این بت ها که در زمان ما هستند از آن زمان بالاتر و بدترند. اما محورهای بعد سیاسی حج عبارتند از:
الف. برائت از مشرکین:
مهمترین محور بُعد سیاسی حج، برائت از مشرکین است. امام در اثبات این امر به سنت ابراهیمی و محمدی (ص) تمسک کرده و پیروی از آن را لازم دانسته اند. قرآن مجید فلسفه بنای خانه کعبه را دعوت به توحید و نفی شرک می داند و می فرماید: « وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لاَتُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَ الْقَائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ ».
به خاطر بیاور زمانی را که محلّ خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم و به او گفتیم جیزی را شریک من قرار مده و خانه ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک گردان. امام راحل (ره) در تفسیر این آیه می فرماید: این تطهیر از همه ارجاس است که بالاترین آنها شرک است که در صدر آیه کریمه است.
اما دستوری که خدا به رسول اکرم (ص) داده است: « وَ أَذَانٌ مِنْ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الاَْکْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنْ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ...». این اعلامی است از طرف خدا و پیامبرش به عموم مردم در روز حج اکبر که خداوند فرستاده او از مشرکان بیزارند.
در ادامه می فرماید: کدام خانه ای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و الناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملا و قولا پشت شود و در تجدید میثاق « ا لست بربّکم » بت آلهه ها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر (ص) در « وَ أَذَانٌ مِنْ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الاَْکْبَرِ » زنده بماند و تکرار شود; چرا که سنت پیامبر (ص) و اعلام برائت کهنه شدنی نیست.
ممکن است کسی بگوید: اعلام برائت از مشرکین، یک مانور سیاسی بود که در زمان پیامبر (ص) به مرحله اجرا در آمد چه دلیلی بر انجام آن مانور سیاسی در زمان کنونی وجود دارد ؟ امام با توجه به این شبهه می فرمایند: فریاد برائت از مشرکان، مخصوص به زمان خاص نیست. این دستور است و جاوید.
ممکن است توهّم شود که اعلام برائت از مشرکین در موسم حج چه ضرری متوجه استکبار می کند و چه نفعی برای امت اسلامی دارد ؟ امام در پاسخ این پرسش چنین می گوید: راهپیمایی مکه و مدینه است که بسته شدن شیرهای نفت عربستان را به دنبال دارد. راهپیمایی های برائت در مکه و مدینه است که به نابودی سرسپردگان شوروی و امریکا ختم می شود.
ب. نمایش قدرت اسلام:
برائت از مشرکان، علاوه بر اعلام نفرت و تبری از دشمنان اسلام، نمایش قدرت اسلام و رژه جمعیِ امت اسلامی است. علی (ع) می فرماید: « الحج تقویة للدین »; خداوند حج را برای تقویت آیین اسلام تشریع کرد. به این انتظار از حج وقتی جامه عمل پوشیده می شود که خانه مقدس خدا رمز وحدت مردم و مرکز اجتماع دلها و همایش سیاسی جامعه اسلامی باشد.
اگر می بینیم در روایات، حج بعنوان جهاد افراد ضعیف تلقّی شده است، آنجا که پیامبر خدا (ص) می فرماید: « هو (الحجّ) احد الجاهدین هو جهاد الضعفاء »; حج یکی از دو جهاد است، حج جهاد ضعیفان است. معلوم می شود که همان آثار و ثمراتی که جهاد دارد، حج نیز داراست. جهاد جنگ مسلّحانه با کافران و حج جنگ سرد با کافران است; چون حج محل نمایش اقتدار و عظمت امت اسلامی است.
یکی دیگر از ابعاد سیاسی حج ایجاد رابطه مردم با رهبری است; زیرا ابعاد دیگر حج مانند اتحاد و یکپارچگی و اهتمام به امور مسلمین و غیره در سایه رهبری و امامت قابل تحقّق است. بر این اساس موسم حج زمان مناسبی برای تجدید پیمان با ولیّ امر مسلمین است و روایات بسیاری در این باره وجود دارد; از جمله امام باقر (ع) مناسک بدون رهبری را به منزله انجام اعمال پیرامون سنگ می داند که از روح و معنا خارج است.
امام باقر (ع) می فرماید: مردم دستور دارند به سوی این سنگ ها بیایند سپس به دور آنها طواف کنند آنگاه به پیشگاه ما آمده از ولایت خودشان نسبت به ما خبر دهند و نصرت و یاری خود را در تمام زمینه ها به ما عرضه کنند.
منبع : www.hajj.ir