فرصت های تبلیغی حج

حیات فکری، دینی، فرهنگی و اجتماعی بشر، همواره با تبلیغات پیوند داشته است و امروز نیز بیش از هر زمان دیگر، سرنوشت ملت ها و جریان های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ها، عمدتاً به تبلیغات وابسته است. دعوت و تبلیغ، افزون بر آنکه به مصداق آیه کریمه:« وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّة رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ »(1). جوهره کلیه ادیان الهی و مسؤولیت همه پیامبران خدا بوده است، اما در اسلام، جایگاه ویژه دارد; آیه: « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ »(2).

فرصت های تبلیغی حج

نویسنده : محمّد تقی رهبر

پیام رسانی و تبلیغ در حج:


حیات فکری، دینی، فرهنگی و اجتماعی بشر، همواره با تبلیغات پیوند داشته است و امروز نیز بیش از هر زمان دیگر، سرنوشت ملت ها و جریان های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ها، عمدتاً به تبلیغات وابسته است. دعوت و تبلیغ، افزون بر آنکه به مصداق آیه کریمه:
« وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّة رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ »(1). جوهره کلیه ادیان الهی و مسؤولیت همه پیامبران خدا بوده است، اما در اسلام، جایگاه ویژه دارد; آیه: « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ »(2).

برتریِ امت اسلام بر سایر امت ها را منعکس کردن امر و نهی الهی دانسته و با ذکر واژه « لِلنّاسِ » رسالت مسلمانان را جهت هدایت عموم انسان ها حتمی شمرده که بنا به دلالت مفهومیِ آیه، هر گاه امت اسلام از خصلت هدایتگری و پیام رسانی و امر و نهی الهی بی بهره باشد، شایستگی عنوان بهترین امت را نخواهد داشت. افزون بر آن، پیام فراگیر در آیه بالا، گروه های ویژه ای را که واجد شرایط پیام رسانی باشند موظف ساخته، به خیر و نیکی فراخوانند و امر به معروف و نهی از منکر کنند:

« وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »(3). اسلام با خصلت جاودانگیِ رسالتش، همگانی بودنِ دعوت و تبلیغ را طلب می کند; زیرا معارف و تعالیم زنده و والای این آیین جاودانی، اگر نشر و ابلاغ نگردد و به درستی تفسیر و بیان نشود، نه تنها مکتب و دین مهجور می گردد و انسان مسلمان به عنوان یک مکلّف باید پاسخگوی آن در پیشگاه خداوند باشد، بلکه بر بشریت نیز ستم می شود; چرا که انسان های مستعدِ رشد و شکوفایی، گرفتار جهالت و دستخوش هواهای نفسانی و اسیر زنجیرهای استکبار می گردند و رهسپار راه شقاوت می شوند و این چیزی است که خداوند بدان رضایت نداده است; « وَ لایَرْضی لِعِبادِهِ الْکُفْرَ »(4).

با همین فلسفه است که برای هدایت انسان ها، رهبرانی را فرستاده است تا حجّت را تمام کنند و جای عذر برای کسی باقی نماند; « وَ لَوْ أَنّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذاب مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی »(5). خصلت انعطاف پذیری انسان در برابر عوامل تحریک کننده یا باز دارنده، که زمینه دگرگونیِ گرایش های فکری، اعتقادی و عملیِ اوست، همواره با شیوه های مختلف تبلیغاتی، مورد استفاده مثبت و منفی قرار می گیرد و در این راستا بسیاری از دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای با سوء استفاده از این فرصت و با زمینه سازیِ روانی و با اهداف سیاسی، بر آنند تا سمت و سوی اندیشه انسانها را در راستای اهداف و مقاصد مورد نظرِ خود سوق دهند.

در چنین وضعیتی است که مسؤولیت رسالت داران تبلیغ دینی، بیش از هر زمان آشکار می گردد. کنگره عظیم بین المللی حج، فرصتی است بی نظیر که دیگر ملت ها را بدان دسترسی نیست. این اجتماعِ بزرگ جهانی به رسالت داران تبلیغ مجال می دهد، بدون تحمّل مشقت و هزینه سنگینِ مالی، رسالت اسلامی را ابلاغ نموده و با آگاهی دادن به سایر مسلمانان، مصالح و مسائل امت را دنبال کنند.

هر چند بهره وری از ابزارهای روز و رسانه های پیشرفته می تواند در تبلیغ رسالت اسلام نقش مهمی ایفا کند و ناگزیر باید از آنها بهره گرفت، اما شرایط و فرصت های ویژه دیگری نیز برای مسلمانان فراهم است که مناسبترین عرصه برای تبلیغات هدایتگر و ابلاغ امر و نهی است، بدون آنکه به وسایل مدرن پیچیده و هزینه های کلان نیاز باشد.

امام خمینی (ره): حج کانون معارف الهی است. گشودن گنجینه این معارف و ابلاغ آن در موسم حج، از وظایف عالمان و آگاهان دین می باشد. استفاده از این شرایط و فرصت ها وظیفه هر مسلمان است که بدان دسترسی دارد. حضور میلیونی مسلمانان از اقشار و طبقات مختلف اسلامی در نماز جمعه و جماعت و اماکن متبرّک و زیارتگاه ها و حسینیه ها و مواسم و مراسم دیگر و در صدر همه این اجتماعات، کنگره عظیم بین المللی حج، فرصتی است بی نظیر که دیگر ملت ها را بدان دسترسی نیست.

این اجتماعِ بزرگ جهانی برسالت داران تبلیغ مجال می دهد، بدون تحمّل مشقت و هزینه سنگینِ مالی، رسالت اسلامی را ابلاغ نموده و با آگاهی دادن به سایر مسلمانان، مصالح و مسائل امت را دنبال کنند. به همین دلیل قرآن کریم کعبه و حج را هدایتگر جهانیان خوانده است; « إِنَّ أَوَّلَ بَیْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ »(6).

حج مناسبت ترین مجمع بین المللی است که زمینه هر نوع فعالیتی را به نفع اسلام فراهم می آورد و می توان عنوان وسایل ارتباط جمعیِ جهانشمول را برای آن برگزید. حج و مناسک باشکوه آن، نه تنها برای مؤمنان شورانگیز است، بلکه برای دیگران نیز نمایش قدرتی است که مانند آن را در هیچ یک از وسایل تبلیغی و رسانه ای اسلام نمی توان دید. به فرموده امیر مؤمنان (ع): حج پرچم بلند اسلام است(7). بر بلندای قلّه عظمت معنویت و عامل ثبات و پا برجایی مسلمانان در هر عصر.

بار فرهنگی و تبلیغی حج:

فرهنگ معارف اسلامی، در تار و پود حج نهفته است، به بیان حضرت امام خمینی (ره): حج کانون معارف الهی است. گشودن گنجینه این معارف و ابلاغ آن در موسم حج، از وظایف عالمان و آگاهان دین می باشد. روایات اهل بیت به این رسالت مهم تبلیغی توجه خاص مبذول داشته است. امام علی بن موسی الرضا (ع) طبق روایتی، با بیان اسرار و معارف حج، کسب علم و فقه و نشر آثار و نقل اخبار رهبران دینی را یاد آور شده، می فرماید:

« مَعَ مَا فِیهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ أَخْبَارِ الاَْئِمَّةِ (ع) إِلَی کُلِّ صُقْع وَ نَاحِیَة کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ »(8). از دیگر آثار حج اینست که حجگزاران فقه و علم دین را بیاموزند و آثار ائمه را منتشر کنند و اخبار آن را برای دیگران بازگو نمایند. همان گونه که خداوند بزرگ فرموده است: چرا از هر فرقه و گروهی، جمعی سفر نمی کنند تا فقه و دانش دین را فرا گیرند و هنگام بازگشت، مردمشان را ارشاد کنند و بیم دهند شاید آنها متنبّه شده و پروا گیرند.

چنین به نظر می رسد که تفقّه در این آیه، به فقه اصطلاحی و تبحّر در احکام فرعیه محدود نباشد، بلکه علم و معرفت به اصول و فروع و مبانی و احکام و معارف و اخلاق و در نتیجه شناخت و مسؤولیت های فردی و اجتماعی; یعنی تمام آنچه را یک مسلمان باید بداند و بشناسد، شامل می گردد و در این میان، مسأله امامت و ولایت از اهمیت ویژه ای برخوردار است; چنان که روایات بسیاری بر این مطلب صراحت دارد و مسأله برائت که در تار و پود حج تعبیه شده است(9).

دیار وحی و آثار پیامبر (ص):


از دیگر ابعاد فرهنگی حج، مرور و مطالعه میدانی در تاریخ اسلام و مشاهده آثار نبوّت در سرزمین وحی و حرمین شریفین است. تذکار خاطرات نورانی 
پیامبر گرامی اسلام از لحظه تولد و روزگار پر رنج یتیمی و زیستن در جوار عبد المطّلب و تجلّی نشانه های نبوّت در سیمای مبارکش در رهگذر زندگی و سفره های شام تا ازدواج با بزرگ بانوی اسلام حضرت خدیجه و آنگاه که در غار حِرا به ندای روح بخش: « اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ »(10).

مخاطب گردید و سپس آهنگ « یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ »(11). وی را به قیام لله و انذار در خلق فرا خواند و پیامبر با مسؤولیت های سنگین نبوت، رنج و محرومیت و طعن و ملامت و آزار دشمنان را به جان خرید و از خار و خاکستر استقبال کرد و در شعب ابوطالب تبعید شد و شکنجه یارانش را شاهد بود و بالأخره تحت فشار سیزده ساله گردنکشان و بت پرستان قریش مکه را ترک کرد و راهیِ یثرب گردید و در این هجرت رایة اسلام را برافراشت

و از شهری به شهری و دیاری به دیاری، به دوش کشید تا نظام توحیدی را در مدینة الرسول پی افکند و حکومت دینی را مستقر ساخت و صولت سرکشان عرب را با جهاد و دفاع و غزوات پیاپی در هم شکست و مکه را فتح کرد و لوث بتها را از دامن بیت الله زدود و با تعلیم و تربیت و حکمت و موعظه، بنیان بزرگترین آیین آسمانی را مستحکم ساخت تا آخرین روزهای زندگی،

که امت را به حفظ امانت الهی و کتاب و عترت توصیه کرد و چشم از جهان فرو بست، در حالی که غم امّت و نگرانی آینده و بیم توطئه ها، حضرتش را می آزرد و نیز انبوه حوادثی که از آن پس در زندگی اهل بیت و عملکرد امّت در سایه روشن تاریخ پر ماجرای اسلام رخ داد. یاد آوری این فرازهای تاریخی برای رسالت داران اسلام درس آموز است.

جغرافیای فرهنگیِ اسلام:

همچنین اماکن مقدس مکه و مدینه و مسجد الحرام، بیت عتیق، مقام و مستجار، حِجر و حَجَر، زمزم و صفا و مروه، ملتزم و حطیم و مزار انبیا در جوار بیت الله تا عرفات و مشعر و خَیف و منا و دیگر مشاعر و مواقف و مساجد و زادگاه پیامبر (ص) در جوار مسجد الحرام، خانهخدیجه و زادگاه علی (ع) درون بیت الله، جنة المُعَلّی و قبرستان ابوطالب، جبل النور و غار ثور و مزار شهدای فخ در حرم مکی، هر یک ریشه در فرهنگ توحید و موحّدان دارد و یاد آور مجاهدات طلایه داران اسلام و تاریخ آیین حنیف است...

و در مدینه طیّبه، مسجد النبی نخستین نقطه نزول پیامبر (ص) در یثرب، روضه شریف نبوی، منبر و محراب آن حضرت و مهبط جبرئیل و محراب تهجّد و خانه علی و فاطمه، که به روایتی آرامگاه دختر پیغمبر است، و استوانه های تاریخیِ مسجد و جایگاه اصحاب صُفّه و قبر مظلوم عبد الله پدر پیامبر در حریم مسجد النبی، که از آن آثاری بر جای نگذاشتند و قبر شریف آمنه (در ابواء) و قبور امامان مظلوم و قبر مخفی زهرا (ع) و قبر فاطمه بنت اسد و قبر امّ البنین و همسران و فرزندان و عمو و عمه های پیامبر و شهدای صدر اسلام در جنّة البقیع و مساجد و مقامات;

چون قُبا و جمعه و اجابه، میقات و شجره، غمامه و رایة، مساجد سبع و قبلتین، اُحد (مشهد حمزه)، مشربه امّ ابراهیم، فدک و غدیر خمو مساجد ابوذر و بلال و سلمان و علی و زهرا و محلّه بنی هاشم و خانه های ویران شده امامان و یاران رسول الله که حتی نامی از آن نمانده است و ده ها مسجد و موقف مقدس در کوچه ها و نخلستان ها و مزارع مدینه، سر در گریبانِ خاموشی برده، نابود شد یا در حال نابود شدن است، همه اینها پیام ها و رازها و خاطره ها در سینه دارد.

جای جای این سرزمین مبارک یاد آورِ قدم های استوار مبارک پیامبر و ائمه و صالحین و مردان و زنان سابقین امّت است که شایسته است هر یک از اینها برای زائران حرمین تبیین و تشریح گردد تا تفسیری باشد بر تاریخ صدر اسلام و خاطرات تلخ و شیرین حوادث آن.

زائر باید این آثار و اماکن را با شرح و توضیح بشناسد تا تاریخ و جغرافیای اسلام و اطلس حرمین بماند و به دست فراموشی سپرده نشود که این، به معنای زنده نگهداشتن فرهنگ و سنت و سیره بنیانگذار اسلام و دودمان پاک او و رهروان راستین نبوت و امامت است و نیز سرمایه معنوی برای نسل های آینده و حفظ هویت امت و غنای روحی اهل قبله و درس آموز ثبات و استقامت در راه مکتب و اعتقاد است;

چرا که سیره بزرگان و طلایه داران وحی و هدایت مانند مردم عادی نیست که با پایان یافتن عمرشان نقطه پایان بر آن نهند بلکه جاودانگی حیات معنوی و چگونه زیستن با آرمان های بلند را می آموزد، اینها تاریخ سازانی هستند که چرخه زندگی فرزندان آدم بر محور وجودشان می چرخد و اهداف و آرمان حیات را فراتر از آنچه دیگران می اندیشند ترسیم می کند، به عبارت خلاصه: اینان به بشریت در هر عصر تعلق دارند و باید جاودانه باشند. بهمین دلیل است که روایات اهل بیت از این نکته بسیار مهم در فرهنگ حج سخن گفته است.

هشام بن حکم فلسفه وجوب حج را از حضرت امام صادق (ع) می پرسد. امام به تشریح این مطلب پرداخته، ضمن بیان اسرار حج، از زاویه های گوناگون به این نکته نیز اشاره می فرماید: « فَجَعَلَ فِیهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِیَتَعَارَفُوا... وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لایُنْسَی »(12). این کانون جمع فراهم آمد تا مسلمانان از شرق و غرب بیایند و با یکدیگر معارفه کنند و آثار و اخباررسول خدا (ص) بازشناسی شود و یاد آن بر زبان ها بماند و به دست فراموشی سپرده نشود.

امام صادق (ع) در این روایت چند نکته را در بُعد اجتماعی ـ فرهنگی حج خاطرنشان می سازد. امام صادق (ع): این کانون جمع فراهم آمد تا مسلمانان از شرق و غرب بیایند و با یکدیگر معارفه کنند و آثار و اخبار رسول خدا (ص) بازشناسی شود و یاد آن بر زبان ها بماند و به دست فراموشی سپرده نشود. یک. معارفه مسلمانان و تحکیم روابط ایمانی آنها که در جامعه و فرهنگ و سیاست نقش اساسی دارد. بدین جهت جمع زائران باید جماعتی مرتبط و منسجم و هم آرمان باشند، نه جمع پراکنده و جدا از یکدیگر.

دو. شناسایی آثار و اخبار مربوط به پیامبر که باید در یادها بماند و فراموش نشود و نیز شناختن و شناساندن این آثار و اخبار، امت را با هویت تاریخی خویش پیوند داده، گذشته پر افتخار را که زیر بنای علم و تمدّن و فرهنگ جهانی اسلام است، بیاد می آورد; چنانکه شناخت آثار و اخبار ائمه (ع) نیز تداوم همان آثار و اخبار رسالت است.

دعبل خزاعی در قصیده تأیید خود با اشاره به این آثار می گوید:

لآل رسول الله بالخَیف من منی و بالبیت و التعریف و الجمرات
دیار علیّ و الحسین و جعفر و حمزة و السجاد ذی الثفنات
و سبطی رسول الله و ابنی وصیّه و وارث علم الله و الحسنات
منازل کانت للصلاة و للتّقی و للصوم و التطهیر و الحسنات

خاندان پیامبر را در خَیف از سرزمین منا و رکن و عرفه و جمرات آثاری است. آنجا دیار علی و حسین و جعفر است و نیز حمزه و سجاد، آنکه نشان سجده بر پیشانی داشت. و هم دو سبط رسول الله و دو فرزند وصی او - علی (ع) - که وارث علم خدا و کانون نیکی ها بود. خانه هایی که جایگاه نماز و تقوا و روزه داری و پرهیزکاری و نیکوکاری است.

ویژگی های تبلیغ در حج:


به لحاظ وضعیت ویژه حج و فضای معنوی و موقعیت زمانی و مکانی و ارتباطات مردمی و شرایط مساعد روانی آن، تبلیغ و پیام رسانی در موسم حج، همواره مورد توجه بوده است.
 پیامبر گرامی اسلام (ص) دعوت آسمانی خود را از این سرزمین مبارک به گوش قبایل عرب رساند و در بازارهای معروف آن روز، (وادی مجنه، عکاظ، ذی المجاز و...) که مرکز تردد و تجمع گروه ها، به ویژه عرضه کنندگان و خریداران کالا و هم میدان مسابقه در شعر و خطابه عرب بود،

رسالت الهی خود را اعلام کرد و هنگامی که اسلام استقرار یافت و حجاز تحت سیطره مسلمین قرار گرفت، پیامبر خدا به وسیله زائران حاضر، برای غایبان پیام می فرستاد و این گواهی است بر موقعیت خاص تبلیغی حج و تأکید بر اینکه مسلمانان باید از این منبر بلند پایه اسلام و مئذنه رفیع ایمان بهره گیرند و با تأسی به نبیّ گرامی (ص) مسائل ارشادی و حیاتی امت را از این رسانه بین المللی به گوش دیگران برسانند.

تاریخ حیات مقدّس رسالت، گواهی می دهد که مسائل مهمّ اسلامی، چون برائت، اعلام ولایت امیر مؤمنان (ع) و دیگر اعلامیه های مهم اسلامی در عصر نبوی و بعد از آن، در مناسبت های موسم بوده است. بنا به روایت حضرت صادق (ع) پیامبر خدا (ص) در مسجد خَیفخطبه ای ایراد کرد که در عین اختصار، همواره برای امت پیام آور و درس آموز است.

در این خطبه بر وحدت امّت و برادری و هم خونی مسلمانان، که اساس تشکیل جامعه اسلامی و امت واحده است و نیز رابطه تنگاتنگ میان امت و امامانشان، که محور سیاست و رهبری دینی است، تأکید گردیده و از حاضران خواسته شده است که این پیام را به گوش آنان که حضور ندارند برسانند.

در این خطبه که به روایتی در حَجّة الوداع ایراد شده، آمده است: « نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ تَبْلُغْهُ، یَا أَیُّهَا النَّاسُ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْه لَیْسَ بِفَقِیه وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْه إِلَی مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ، ثَلاثٌ لایُغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ امْرِئ مُسْلِم: إِخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ، وَ النَّصِیحَةُ لاَِئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ، وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ، فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِیطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ، الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَکَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ یَدٌ عَلَی مَنْ سِوَاهُمْ »(13).

خداوند خرّم و شادمان گرداند آن بنده ای را که سخن مرا شنید و در آن اندیشید و به درستی فهمید و به کسانی که آن را نشنیدند رسانید. ای مردم ! آن که حاضر است به کسی که غایب است برساند. چه بسا حامل فقه که فقیه نیست و بسا حامل فقه که آن را به کسی می رساند که فقیه تراز اوست. سه چیز است که قلب یک مسلمان به آنها خیانت روا نمی دارد:

اخلاص عمل برای خدا، خیر اندیشی نسبت به امامان مسلمین و ملازمت جماعت آنها. همانا دعوت مسلمانان فراگیر است، مؤمنان برادرند، پایینترین فردشان عهده دار ذمّه افراد دیگر است و آنها ید واحده اند در برابر بیگانگان. در این خطبه تاریخی که سال آخر عمر مبارک پیامبر در حَجّة الوداع، در مسجد خَیف و تجمّع حاجیان در منا ایراد گردید، سه اصل مهم حیاتی امت اسلام عنوان شده و مسلمانان مأمور ابلاغ آن گردیده اند.

این سه عبارتند از: 1. خالص کردن عمل برای خدا که اساس آن ایمان صادقانه، حق طلبی و پرهیز از هر نوع شرک و ریا و دوگانگی در عقیده و آرمان و عمل است که اگر این دستمایه معنوی برای مسلمانان فراهم گشت، بسیاری از کجروی ها، تنشها و کدورت ها که از هوای نفس سرچشمه می گیرد، از بین خواهد رفت و سایه اخلاص و تقوا بر افراد سایه گستر خواهد شد.

پیامبر گرامی (ص): ای عمار اگر دیدی علی به سویی می رود و مردم به سوی دیگر، با علی همراه باش و مردم را رها کن; زیرا او تو را گمراه نسازد و از مسیر هدایت بیرون نکند. 2. ارادت و صمیمیت و خیرخواهی نسبت به پیشوایان دین، که بدون تردید تنها مصداق آن رهبران با صلاحیت و امامان حقند، که پیامبر خدا (ص) آنان را به امر خدا، به رهبری امّت برگزیده است و استمرار امامت امری است که برای هر عصر و نسل بیان شده که جز صالحان و پاک طینتان را نشاید عهده دار آن باشد.

و این مستلزم روی برتافتن از زمامداران جور و مستبدان خودکامه و حاکمان نامشروع است که همواره بزرگترین خطر برای اسلام و مسلمین بوده اند. 3. ملازم جماعت بودن و از امت صالح جدا نشدن، که این نیز از دید صاحبنظران تفسیری جز پیوستن به رهروان راه ولایت اهل بیت ندارد; زیرا ولایت آنان کانون جمع و مرکز وحدت امت موحد است و هر چه جز این باشد در زمره شرک و نفاق است و به تفرقه و تشتت و انحراف خواهد گرایید.

آنچه را در توضیح دو بند اخیر ملاحظه کردیم، تفسیری است که طلایه داران تشیع از روایت فوق داشته اند، همان گونه که در ذیل روایت فوق به نقل کلینی در اصول کافی از قول راویان شیعه آمده است: « إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِیطَالِب (ع) وَ اللَّهِ الاِْمَامُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْنَا نَصِیحَتُهُ وَ لُزُومُ جَمَاعَتِهِمْ أَهْلُ بَیْتِهِ »(14).

به خدا سوگند، علی بن ابیطالب تنها امامی است که خیرخواهی او بر ما واجب است و ملازم جماعت مسلمین بودن همانا پیوستگی با خاندان آن حضرت است که لزوماً شامل شیعیان خالص و مخلص آن بزرگواران نیز خواهد بود; چنان که در روایات عامه و خاصه بر آن تصریح شده است. پیامبر گرامی به عمار بن یاسر فرمود: « یا عمار إذا رأیت علیّاً سلک وادیاً و سلک الناس وادیاً غیره، فاسلک مع علیّ و دع الناس إنّه لن یدلیک فیردی و لن یخرجک مِن الهُدی »(15).

ای عمار اگر دیدی علی به سویی می رود و مردم به سوی دیگر، با علی همراه باش و مردم را رها کن; زیرا او تو را گمراه نسازد و از مسیر هدایت بیرون نکند. و نیز پیامبر (ص) فرمود: « خَیرکُم خَیْرُکُمْ لاَِهٌلِی مِنْ بَعْدِی »(16). بهترین شما کسی است که پس از من با اهل بیت من شایسته تر عمل کند. و نیز درباره اهل بیت فرمود: « أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ، وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ »(17).

و نیز از سخن آن حضرت است که فرمود: « عَلِیّ إمام البَرَرَةِ، وَ قاتِلُ الْفَجَرَةِ، مَنْصُورُ مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولُ مَنْ خَذَلَهُ »(18); علی پیشوای صالحان و قاتل فاجران است. هر کس یاری اش دهد منصور است و هر که دست از یاری اش بردارد زبون و خوار. روایات بی شمار از این گونه، که در منابع عامه و خاصه آمده، بیانگر این حقیقت است که امامت حق، از آنِ اهل بیت است و پیروان آنان رستگارانند و جدایی از این جماعت، فرجامی جز گمراهی ندارد. با توجه به اهمیت این موضوع، پیامبر (ص) در این خطبه تأکید می ورزد که حاجیان باید در ابلاغ این پیام همّت گمارند.

تبلیغ ولایت در حج:


مناسبت ترین فرصت برای تبلیغِ بزرگترین مسأله حیاتی اسلام پس از توحید و رسالت، موضوع ولایت 
امیر المومنین (ع) بود که دستور آن در حَجة الوداع و در مسجد خَیف با آیه: « یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ »(19). داده شده و در نقطه ای معروف به غدیر خم، مورد تأکید مجدّد قرار گرفت و دستور آمد که: پیامبرآنچه را از سوی پروردگار بر او نازل شده ابلاغ کند و اگر نکند رسالت او را نرسانده است و خداوند از فتنه مردم او را در امان خواهد داشت(20).

رسول خدا (ص) در جمع زائران، که عددشان را از هفتاد هزار تا صد و بیست هزار گفته اند، خلافت امیر المؤمنین را طی خطبه غرایی ابلاغ کرد و از مردم بر این مسأله حیاتی پیمان گرفت و همه بیعت کردند، هر چند بسیاری به نقض این بیعت پرداختند.

امامان و تبلیغ در حج:

پس از پیامبر (ص) مشعل داران هدایت، ائمه (ع) نیز جهت آگاهی دادن مردم، از موسم حج بهره گرفتند و آنچه را که در جای دگر ابلاغش میسّر نبود، از کنار خانه خدا به گوش مسلمانان رساندند. در فضای اختناق حاکم عصر اموی، امام حسین (ع) در سرزمین منا بیش از هزار تن از وجوه صحابه و تابعین را در خیمه ای به حضور می طلبد و آنگاه فضایل امیر المؤمنین (ع) و خاندان پیامبر را به طور مشروح بیان می کند و از آنان می خواهد و به خدا سوگند می دهد که چون به دیار خود بازگشتند آن را به دیگران منتقل کنند تا حقایق دین به مرور زمان فراموش نشود(21).

امامان (ع) همچنین در مناسبت های مختلف، از موقعیت حج، جهت روشنگری افکار عمومی و جلب توجه مردم به امامت و ولایت بهره جستند; از جمله می توان حرکت امام حسین (ع) از مکه به سوی عراق و قیام علیه نظام غاصب و تبهکار اموی تا شهادت را نام برد.

و نیز وصیت امام باقر (ع) به فرزندش امام صادق (ع) که به منظور افشای جنایات حاکمان زمان، مرثیه سرایان را بگمارد تا طی ده سال در سرزمین منا برای آن حضرت سوگواری کنند(22). و نیز تأکید امام صادق (ع) در روز عرفه و موقف عرفات با صدای بلند بر اهمیت مسأله ولایت و امامت که در این خصوص عمرو بن ابی مقدام چنین روایت می کند: در آن روز امام صادق (ع) خطاب بمردم با صدای بلند می گفت: « إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَانَ الاِْمَامَ ثُمَّ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِیطَالِب، ثُمَّ الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُسَیْنُ، ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیّ (ع)، ثُمَّ هَهْ ».

و این جملات را سه بار و به چهار سوی; از پیش رو و پشت سر و راست و چپ تکرار کرد که در مجموع دوازده بار سخن آن حضرت به گوش مردم رسید(23). در کتب سیره و حدیث، شواهد بسیارِ دیگری را می توان یافت که امامان معصوم (ع) در موسم حج و در عرفات ومنا و در حال طواف مردم را به ولایت اهل بیت توجه می دادند. شیعیان آزاده و شعرای اهل بیت نیز از این سیره پیروی کردند.

فرزدق، شاعر آزاده و بلند آوازه، قصیده تاریخی خود را در کنار کعبه بالبداهه سرود; آنگاه که هشام بن عبد الملک در پاسخ آن مرد شامی که عظمت زین العابدین (ع) را دید و از او خواست وی را معرفی کند و هشام از روی کینه و حسد اظهار بی اطلاعی کرد ! و فرزدق او را پاسخ داد و این پیام رسانیِ به هنگام را ابن خلکان در کتاب وفیات الاعیان آورده و گوید: فرزدق با شعر خود، کاری بزرگ کرد که امید می رود پاداش آن بهشت باشد !(24).

مطلع قصیده میمیه فرزدق این بیت است:

یا سائلی أین حلّ الجود و الکرم عندی بیان إذا طلا به قدموا(25).

علاوه بر تبلیغ ولایت در حج، مسائل دیگرِ اسلامی، که با اساس دین یا فقه شریعت ارتباط دارد، در فرصت های مناسب مورد توجه پیشوایان قرار گرفته است; از جمله می توان مناظرات حضرت امام صادق (ع) با ارباب ملل و نحل و حتی ملحدین زمان در مسجد الحرام را یاد آورد شد.

ابعاد حرکت های تبلیغی در حج:

حرکت های تبلیغی موسم حج و زیارت را از چند زاویه می توان مورد توجه قرار داد: 1. درون گروهی 2. درون مرزی 3. برون مرزی.

1. از زاویه درون گروهی:

همان گونه که رایج است، گروهی به صورت کاروان، معمولا صد تا دویست زائر عازم حج و عمره می شوند که از این رهگذر، مبلغان و مروّجان اسلام به صورت روحانی با یک گروه صمیمی همسفر می گردند و در طول سفر وظیفه ای جز ارشاد زائران در زمینه های مختلف فقهی، اخلاقی، اجتماعی، علمی نقش تبلیغات و تأثیر مبلّغ در جمع زائران گروه را نباید ناچیز انگاشت و شایسته است حداکثر بهره برداری تبلیغی از این لحظات روحانی با نفحات رحمانی آن بشود.

و عملی ندارند و از آنرو که خاطره شیرین و رویارویی سفر زیارت همواره در طول عمر، پیش چشم زائر مجسم است آموزه های آن نیز به صورت طبیعی بر دل و جان وی می نشیند و اگر درست هدایت و رهبری شود، می تواند بسیاری از این تأثیرات را نشان دهد و ره آورد سفر حج همین است که توشه معنوی برای زائر حاصل آید. بدین ترتیب نقش تبلیغات و تأثیر مبلغ در جمع زائران گروه را نباید ناچیز انگاشت و شایسته است حداکثر بهره برداری تبلیغی از این لحظات روحانی با نفحات رحمانی آن بشود.

افزون بر این، هر یک از مناسک و مشاعر و حرکت ها و وقوف ها و اذکار و ادعیه با مفاهیم متعالی و بار معنوی و عرفانی اش، در ارتقای معرفت و بالا بردن سطح شناخت حجگزار نقش بنیادین دارد و با پیوند دادن آن معرفت و شناخت به عشق و احساس، روشن بینی و شعور را در اعماق جان ها می پرورد و با تصفیه روح و رهانیدن آن، از اسارت تعلّقات مادی و زدودن غبار معاصی به ثمر می نشاند و حجاب های جهل و ظلمات هوی را می سوزاند و برای پذیرش تجلّیات بیشتر مهیّا می سازد.

خلاصه آنکه در این کانون معارف و سیر و سلوک باطنی و سفر معنوی، که با سیر بیرونی و آفاقی توأم گشته و با آیات و بیّنات در قلّه های رفیع توحید و مناره های بلند ایمان و یاد خاطره مشعل داران هدایت در تاریخ پیوند خورده است، ره آورد معرفت و کمال و رشد معنوی انسانی را به همراه دارد.

شناخت و شعور و عشق و عرفان در تار و پود حج تعبیه شده و هنگامی زائر از این خصلت هدایتگری و نور عرفان بهره خواهد گرفت که روح حج ابراهیمی و پیام شریعت والای احمدی (ص) را در اعمال و مناسک و اوراد و اذکار جاری سازد و این را به هدایت و روشنگری نیاز است.

نباید مجال داد این فرصت های طلایی با نفحات رحمانی که ملک تا ملکوت را پوشش می دهد، رایگان از دست برود. نقش روحانیون در این میان بسیار با اهمیت است که بژرفای این عبادت جهان شمول اسلامی بیشتر بیندیشند و مطالعه کنند و بر معلومات خود بیفزایند و آشنایی دهند. به طور خلاصه، حج را باید به عنوان یک دانشگاه الهی و کانون انسان سازی مورد توجه قرار داد. نقش آموزش و تبلیغ و همچنین سیاست حاکم بر حج در اینجا تعیین کننده و راه گشاست و نباید مجال داد این فرصت های طلایی با نفحات رحمانی که ملک تا ملکوت را پوشش می دهد، رایگان از دست برود.

2. زاویه درون مرزی:

از آنرو که کنگره حج ترکیبی است از زبده ترین انسان های مؤمن، که از اقصی نقاط کشورهای اسلامی در این میعادگاه حضور یافته و حاضران در موسم، در حقیقت نمایندگانی هستند از امت بزرگ اسلام که در سرزمین وحی و کانون توحید گرد آمده اند و شعارشان: توحید، وحدت و عبودیت است بدان گونه که آیه کریمه: « إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ »(26). الهام می دهد.

لذا این امت کوچک در موسم به نمایندگی از امت بزرگ اسلام سخن ها و پیام ها دارد، مشکلات و مسائلی در داخل و خارج پیش روی آنهاست. اغلب ابهاماتی نسبت به یکدیگر دارند. حل مشکلات و رفع آن و تفاهم و ایجاد همبستگی اسلامی هنگامی میسر است که با زبان یکدیگر آشنا شوند، به مسائل حیاتی امّت بیندیشند.

اختلاف نظریه های فرعی و مسلکی و فرقه ای و نژادی و اقلیمی و تعصبات ناموجّه مذهبی را کنار بگذارند و از جامه فردیّت و قومیت به در آیند و بی رنگ و بدون نام و نشان، به دریای خروشان خلق بپیوندند و به خدای واحد سر تسلیم فرود آورند تا هر فردشان چون ابراهیمامتی شود; امتی شاهد برای دیگر انسان ها.

بدیهی است که برای رسیدن به این آگاهی و شعور و درک مسؤولیت، به توجیه و آموزش نیاز است و عالمان و نخبگان در این میان نقش حیاتی دارند. آنها هستند که باید مردمشان را به مسائل و مصالح مشترک امت آشنا سازند. در کم کردن فاصله ها بکوشند. خطرات دشمنان اسلام را خاطرنشان سازند.

در اتخاذ موضع مشترک در برابر دشمنان اسلام و جهان استکباری، از آیین حنیف پاسداری کنند و توطئه تبلیغاتی آنان را خنثی نمایند و این هنگامی میسر است که مسلمانان، به ویژه فرهیختگان و رسالت داران امت، به تبادل نظریه و ارائه اطاعت پرداخته و از بدبینی ها و عقده ها بکاهند و در حدّ امکان، در رفع آن بکوشند و با نگاه باز و جهان شمول به مسائل بنگرند و برایزنی در جهت مصالح امت اسلام بپردازند.

امام صادق (ع) با اشاره به این فلسفه مهم اجتماعی حج می فرماید: « فَجَعَلَ فِیهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِیَتَعَارَفُوا...»(27). آری، خداوند حج را کانون تجمع مسلمانان شرق و غرب قرار داد تا با یکدیگر معارفه کنند. طرح دوستی بیفکنند. در تحکیم اخوّت اسلامی بکوشند و مسائل اجتماعی خود را باز شناسند و تصمیم مناسب بگیرند.

امام خمینی (ره) که پیام های جاودانه اش در حج همواره باید راهگشا باشد، می فرماید: بر دانشمندانی که در این اجتماع شرکت می کنند، از هر کشوری که هستند، لازم است برای بیداری ملتها بیانیه های مستدلّی، با تبادل نظر صادر کرده و در محیط وحی بین جامعه مسلمین توزیع نمایند و در کشورهای خود پس از مراجعه نشر دهند و از سران کشورهای اسلامی بخواهند که اهداف اسلامی را نصب العین خود قرار داده اختلافات را کنار گذاشته برای خلاصی از چنگال استعمار چاره بیندیشند.

در انجام این مهم، مسأله پیام رسانی و تبلیغ، نقش حیاتی دارد. توده مردم، اغلب از مسائل ویژه درونِ هر جمع و هر کشور بی خبرند و این بی خبری زمینه بی تفاوتی و حتی بدبینی را فراهم ساخته است تا آنجا که برخی از نویسندگان غافل تحقّق بخش توطئه های تفرقه افکنِ دشمن در درون جامعه اسلامی شده اند. لذا بر عالمان و مبلّغان اسلام است که توده های مردم را آگاهی دهند.

توصیه امام راحل در این خصوص چنین است: از جمله وظایف در این اجتماع عظیم، دعوت مردم و جوامع اسلامی است به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین که خطبا و گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتی اقدام نمایند. کتاب و جزوه و خبرنامه و رسانه و مصاحبه و مقاله و همایش های بین المللی و دبیرخانه دائمی به این منظور، که در موسم حج تا حدودی زمینه آن بدون نیاز به هزینه های کلان میسر است، می تواند به این هدف حیاتی کمک رساند.

زبان در اینجا نقش مهم ایفا می کند، اگر مبلّغان حداقل یک یا دو زبان (عربی و انگلیسی) بدانند، در امر تبلیغ موفقتر خواهند بود. لذا شایسته است پیش از عزیمت و طی مراحل گزینش روحانیون و مبلّغان به زبان و مکالمه آموزش داده شوند.

3. از زاویه برون مرزی:

حج، همایشی است جهانی، که مسلمانان می توانند مفاهیم عالی اسلام و دیدگاه ها و رویکردهای مسائل اجتماعی را در آن به نمایش بگذارند. پیام وحدت امت موحد را به گوش جهانیان و حتی بیگانگان از اسلام برسانند. هدف از این پیام رسانی به نمایش گذاشتن قدرت و امکانات انسانی و معنوی و مادی در برابر حج، همایشی است جهانی، که مسلمانان می توانند مفاهیم عالی اسلام و دیدگاه ها و رویکردهای مسائل اجتماعی را در آن به نمایش بگذارند.

دشمنان اسلام است که همواره به غارت و استثمار و استعمار مسلمین می اندیشند و قرنهاست سرمایه های مادی و معنوی آنان را به غارت می برند و هم اینک مورد تهدید آنان می باشند و امروز نماینده این قطب استکباری، امپریالیسم آمریکا و صیهونیسم ضدّ بشر است که اگر در گذشته با کنایه و در لفافه خصومت خود را با اسلام نشان می دادند، امروز با صراحت از این خصومت و تهدید حرف می زنند و از جنگ صلیبی سخن می گویند.

اینها باید برای مسلمانان هشدار و عامل بیداری باشد. مسلمانان باید بدانند برای استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل، شیعه و سنی فرقی ندارد. آنان با اسلام و مسلمین و مقدساتشان در معارضه اند و عرب و عجم نمی شناسند.

امپریالیسم آمریکا که با هدف غارت و چپاول ثروت های ملّی آنان در گذشته به برخی کشورهای اسلامی چهره دوستی نشان می داد، امروزه با حمایت از رژیم اشغالگر قدس در فلسطینِ مظلوم، حمام خون به راه انداخته و عراق و افغانستان را به اشغال نظامی در آورده و جان و مال و دین و ناموس مسلمانان را مورد هجوم قرار داده و دیگر کشورها و قوانین بین المللی را به رسمیت نمی شناسد و به همه چنگ و دندان نشان می دهد.

شناخت این دشمن مستکبر و متجاوز و شناساندن نقشه های اهریمنی و جنگ طلبانه و سلطه جویی بی قید و شرط بر جهان و استحاله فرهنگی و استعمار سیاسی و اقتصادی و حضور نظامی قلدر مآبانه شیطان بزرگ در کشورهای دیگر از فرایض اولیه اهل قبله و امت محمد (ص) است و همدلی و اتحاد و تبادل افکار و اطلاعات و گفتگو در جهت تفاهم و یک دست شدن در برابر دشمنان اسلام و انسانیت، از واجبات امروزِ مسلمانان به شمار می آید.

اگر پیامبر خدا (ص) فرمان می دهد آیات برائت را در موسم بخوانند و بر مشرکان اتمام حجت کنند و برق سلاح و قدرت اسلام و مسلمانان را به بت پرستان و منافقان آن روز نشان دهند و امیر المؤمنین (ع) به فرمان آن حضرت در منا یا عرفات منشور برائت را می خواند; « وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الاَْکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ...»(28).

در حقیقت اعلام برائت و آغاز یک جنگ روانی تبلیغی علیه کفر و شرک و زمینه ساز جنگ های میدانی و تهاجمی به منظور مقابله با کفر و نفاق و فساد و به زیر آوردن اقطاب مستکبر سلطه گر است که سد راه خدا و خلق شده و در راه ترویج آیین حق سنگ اندازی می کنند; چنان که ملاحظه می کنیم طی آیات سوره برائت به نبرد و جهاد با مشرکان پس از ماه های حرام فرمان داده شده است; « فَإِذَا انْسَلَخَ الاَْشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ »(29).

آیات برائت در روز عرفه یا قربان، که انبوه تجمع حاجیان است، باید خوانده شود تا خبر آن را همه; اعم از مسلمانان حجگزار و مشرکان حاضر در موسم بشنوند و بانگ اذان برائت به گوش مردم و قبایل و اطراف و اکناف برسد و تکلیف مسلمانان با مشرکان و منافقان روشن شود تا دل دشمن خالی گردد و فکر توطئه را از سر به در کنند و به گواهی تاریخ، آن اعلامیه تأثیر خود را بخشید و زمینه گسترش اسلام فراهم شد و دشمن عقب نشینی کرد و به دنبال آن هیئت ها (وفود) به نمایندگی از قبایل عرب، یکی پس از دیگری رهسپار مدینه شدند و با پیامبر به مذاکره پرداختند و موجودیت اسلام را پذیرفتند.

آیات اول سوره توبه که در حقیقت قطعنامه برائت از دشمنان اسلام بود، نکات بسیار ارزنده و آموزنده ای در بر دارد که تنها برای خواندن نیست، بلکه خط مشی و رویکرد مسلمانان را در هر عصر و برای هر نسل ترسیم می کند. تا در پهنه گیتی دشمنی وجود دارد مشمول این قطعنامه است و چه مکانی برای اعلام آن مناسبتر از موسم حج و کنگره جهانی اسلام و حرم امن الهی و قبله گاه توحید و مطاف انبیا ؟!

مسلمانان هر عصر باید با تأسی به ابراهیم (ع) و محمد (ص) که پایه گذاران این حرکت کفر ستیز بودند و از بت پرستان و نمرودیان و طاغوتیان و مشرکان اعلام برائت کردند، این سیاست اصولی اسلام را به اجرا گذارند. حضرت امام خمینی (ره) تجدیدگر حج ابراهیمی در روزگاری که درباره برائت گفت: حاشا که خلوص عشق موحّدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانه سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و الناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی ها و نامردمی است،

عملا و قولا پشت شود و در تجدید میثاق « أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ » بت الهه ها و اربابان متفرق شکسته شود و خاطره مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی در « وَ أَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ اْلأَکْبَرِ...» زنده بماند; چرا که سنت پیامبر و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند...(30).

اعلان برائت، بذر خشم و نفرت از بیگانگان را در دل های مسلمانان می پرورد تا از وابستگی به قدرت های استکباری نجات یافته، روی پای خود بایستند و سلطه کافران بر مسلمانان را نفی کنند. اذان برائت مکمّل اذان حج است که یکی به وسیله ابراهیم و دیگری به وسیله محمد (ص) انجام شد و این دو جاودانه خواهند ماند و باید بمانند.

حاصل آنکه: در تبلیغات برون مرزی، مسلمانان باید پیام خود را یکصدا و با آهنگ بلند، بگوش دشمنان اسلام برسانند که: امت محمد (ص) تسلیم زورگویی های آنان نخواهد شد و نیز منشور آزادی و حقوق بشر اسلامی و صلح شرافتمندانه را ابلاغ نمایند و این هنگامی است که بیگانگان از سیاست ستیزه گرانه رخ بتابند و به مصالح مشترک انسانی تسلیم گردند.

به طور خلاصه: اهداف و مقاصد تبلیغات برون مرزی حج را بدین گونه می توان خلاصه کرد: 1. تبلیغ اسلام از سرزمین وحی و رساندن آن به جهان تشنه معنویت، که سایر ادیان تحریف شده و مکاتب صادراتی از آن بی بهره اند; همان گونه که پیامبر گرامی اسلام دعوت خود را از این سرزمین به گوش ملت ها و دولت های عصر خویش رسانید.

برای تحقّق این هدف، مسلمانان جهان می توانند رسانه مشترک برون مرزی برای ابلاغ پیام آسمانی اسلام متناسب با نیاز عصر و به زبان روز داشته باشند و نمایندگان کشورهای اسلامی در این پیام رسانی مشارکت کنند و مسائل مشترک و حیاتی جهان اسلام را به دور از گرایش های خاص عنوان نمایند و ای کاش که آن همه کتاب و جزوه و مقاله، که در موسم حج بر ضد قشر عظیمی از مسلمانان منتشر می شود و بذر کینه را در دلها می پاشد، جهت گیری خود به سوی دشمن مشترک و کفرِ چند ملیتی، که برای نابودی اسلام و مسلمین بسیج شده اند، تغییر می دادند !

2. برخی از مسلمانان کشورهای دور، که بیشتر هدف تبلیغات دشمنان اسلامند، اطلاع درستی از معارف اسلامی ندارند. آگاهی دادن به مردم این کشورها و تبیین اسلام ناب می تواند از جمله تبلیغات برون مرزی حج باشد...

3. افشا کردن توطئه های پنهان و آشکار دشمنان اسلام و اعلان برائت از قدرت های زورگو و سلطه گر، که چشم طمع به کشورهای اسلامی و جهان مستضعفان دوخته اند و قرنهاست سرمایه های معنوی و ذخایر مادی این کشورها را به تاراج می برند، نظیر آنچه در اعلان برائت پس از انقلاب اسلامی صورت گرفت، بلکه در ابعاد وسیعتر و با ابزارها و شیوه های ممکن دیگر.

پی نوشت ها :

1. النحل: 36.
2. آل عمران: 110.
3. آل عمران: 104.

4. الزمر: 7.
5. طه: 134.
6. آل عمران: 96.
7. النهج البلاغه: خطبه اول.
 « جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ لِلاِْسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِینَ حَرَماً...».
8. الوسائل الشیعه: ج8، ص7 و 8.
9. ر.ک: کتاب ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، از نگارنده.

10. العلق: 1 و 2.
11. المدثر: 1 و 2.

12. العلل الشرایع: ص406; الوسائل الشیعه: ج27، ص97.

13. الاصول الکافی: ج1، ص403 و 404.

14. الاصول الکافی: ج1، ص404.
15. الکشف الغمة: ج1، ص143; الکنز العمال: ج11، ص614، ح32972.
16. بشارة المصطفی: ص39; صواعق ابن حجر، ص544.
17. همان: ص547.
18. البحار الأنوار: ج33، ص51; صواعق: ص365، الکنز العمال: ح32909، ج11، ص602.
19. المائده: 67، ر.ک: احتجاحج طبرسی: ص57.
20. المائده: 67.
21. شرح این واقعه را در کتاب احتجاج طبرسی: ج2 ص296 ـ 297 و کتاب سلیم بن قیس: ص165 بنگرید، ن.ک کتاب ابعاد سیاسی و اجتماعی حج اثر نگارنده.
22. البحار الانوار: ج46، ص230.
23. الاصول الکافی: ج4، ص446.
24. ر.ک: البحار الانوار: ج27، صص177 تا 183.
25. البحار الأنوار: ج46، ص125; الکنی و الانقاب: ج3، ص24، محدث قمی.
26. الانبیاء: 92.
27. العلل الشرایع: ص406.

28. التوبه: 3.

29. التوبه: 5.

30. صحیفه نور: ج20، ص111.

منبع : www.hajj.ir